خدایا معجزه کن...
خسته ام خدای بزرگم..... خدایااااااا...چشمهایم را می گشایم دیواریست به بلندای ناامیدی.... درخودمیپیچمو بغض میکنم.....مثل درختی شدم که تبر بر شاخسارش فرو می آوردند....و نفس در ریشه هایش تنگ میشود.... خدایاااااااا دستت رو بر شانه های خسته ام قرار بده.... ای خدای بزرگم....تویی که به کوه فرمان ایستادن دادی....و ب رود فرمان رفتن....! ب پرنده ها فرمان پرواز....و به ستارگان فرمان درخشیدن..... به منم بیاموز ایستادن و مقاومت در برابر سختی ها...... تا شاخسار شکسته ام جوانه های امید بشکفد... ای خدای بزرگم...من درمانده و تشنه محبت توام....درمانده نگاه و لطف تو.... صدایم کن...نگاهم کن ..ف...
نویسنده :
مامان سما
18:34